قبل از آغاز همهگیری کرونا، پیشرفتهای چشمگیری در هوش مصنوعی و پیشرفت رباتها به دست آمده بود؛ خیلیها فیلمهای جالب و ترسناک رباتهای شرکت بوستون داینامیکس و دویدن و پریدن و غلت زدن آنها را دیده بودند. اینها منجر به انتشار داستانها و کتابهای متعددی درباره رباتهایی شد که همه کارها را انجام میدادند. این در حالی بود که بیکاری همان زمان به پایینترین سطح خود از دهه 1340شمسی/1960میلادی رسیده بود.
حالا که با پاندمی کووید-19 دست و پنجه نرم میکنیم بیکاری بسیار بیشتر است. همانطور که میدانید پس از آغاز همهگیری روندی کلید خورد که در جریان آن پیروی از سیاست خودکارشدن هر چه بیشتر فرایندها در محل کار برای محافظت از شهروندان در برابر کووید-19 در دستور کار قرار گرفت. در همین راستا تیم اقتصادی بانک وال استریت گلدمن ساکس، کلید افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی در چند سال آینده را روی آوردن به تجارت الکترونیکی و «دیجیتالی شدن محل کار» عنوان کرده است. آنها مزایای صرفهجویی در هزینه و زمان را از طریق دورکاری و جلسات مجازی برجسته کردهاند. در عین حال، کمبود نیروی کار و افزایش تقاضا باعث شده است کسبوکارها به دنبال استفاده از فناوریهای مختلف برای جایگزینی با کارگران مورد نیاز باشند.
کاری که هوش مصنوعی پس از پاندمی کرونا با مشاغل کرد
با شیوع هر چه بیشتر بیماری و ظهور سویههای جدیدی نظیر دلتا و لامبدا، اکنون سوپرمارکتها در حال نصب کیوسکهای خودکار بیشتری هستند، حتی برخی از آنها در حال آزمایش فناوری بینایی رایانهای هستند که به این ترتیب نیاز به صندوقدار هم برطرف میشود.
در راستای فاصلهگذاری اجتماعی و پرهیز از مراجعه حضوری گارسن در رستورانها، از فناوریهای قدیمیتری مثل کدهای کیو.آر (QR) برای ثبت سفارش استفاده میشود و به این ترتیب مشتریان به جای سفارش و صحبت با گارسن، با اسکن آن بارکدهای مربعی میتوانند از پشت میز سفارش دهند.
در همین رابطه روزنامه «فایننشال تایمز» نیز اخیراً از یک جواهرفروشی گزارش داده است که مالک آن شیوه کار خود را این گونه تغییر داده است که مشتریان از پشت ویترین بتوانند کد کیو.آر کوچک مربعی کنار هر جنس را با دوربین گوشی هوشمند خود اسکن کنند و به این ترتیب اگر آن را پسندیدند بتوانند همان جا برای خرید اقدام کنند. این در حالی است که این جواهرفروشی قبلاً به یک فروشنده پاره وقت برای همین کار حقوق پرداخت میکرد، اما حالا فناوری این شغل را از بین برده است.
اگر بخواهیم از فناوریهای جدیدتر در حوزه هوش مصنوعی و یادگیری عمیق مثال بزنیم که پس از همهگیری کرونا و با افزایش دورکاری بیشتر مورد استقبال قرار گرفت، ماژول تحریریه الکترونیک اسپریت پورتال شرکت دانش بنیان نیافام، نمونه جالب توجهی است که برای بهبود کارهای روابط عمومیها و نشریات ارائه شده است. در شرایطی که قبلا باید چند کارمند بسیاری از کارهای تحریریه را به صورت دستی و ضمن حضور در دفتر کار انجام میدادند، حالا با بهکارگیری این سامانه امکان خودکار و هوشمند انجامشدن بسیاری از فرایندها ضمن استخدام کارمندان کمتر برای سازمانهای کاربر این سامانه وجود دارد.
همینطور سیستم مدیریت یادگیری نیافام، ابزاری کارآمد، ساده و توانمند است که با تکیه بر هوش مصنوعی، مدیریت فرایند ثبت نام، تنظیم دورهها و ساخت و برگزاری آزمونهای آنلاین را از طریق فرایندهای تعریف شدۀ الکترونیکی انجام میدهد و به این ترتیب برگزاری بسیاری از دورههای آموزشی و آزمونها با وجود همهگیری کرونا با بهکارگیری تعداد بسیار کمتری از کارمندان و پرداخت حقوق کمتر را ممکن کرد.
اشتغالزدایی ضمن اشتغالزایی
اما داستان نگرانی از بیکاری ناشی از توسعه فناوری، خیلی قدیمیتر از توسعه فرایندهای توماسیون بعد از پاندمی کووید-19 و کدهای کیو.آری است که اولین بار در دهه 1370شمسی/ 1990 میلادی در ژاپن توسعه یافت. اقتصاددانان یادآوری میکنند که این داستان در بلند مدت همیشه اشتباه بوده است. درست است که ماشینهای بیشتر و کاراتر برخی مشاغل را از بین میبرند، اما آنها مشاغل جدیدی را هم ایجاد میکنند؛ چه با افزایش فروش بهخاطر قیمتهای پایینتر (اگر کالاهای بیشتری میفروشید، کارگران بیشتری برای ساختن این وسایل لازم دارید) و چه از طریق امکاندادن به کارگران برای انجام کارهای جدید و پیچیدهتر. محققان موسسه هوش مصنوعی با محوریت انسان دانشگاه استنفورد در جریان مطالعهای در سال 1399/ 2020 به بررسی تأثیر هوش مصنوعی و رباتیک بر بخشهای تولید، بانکداری و خانه سالمندان پرداختند. آنها دریافتند با اینکه این فناوری ابتدا جایگزین کارگران شد، اما در نهایت به اشتغالزایی انجامید.
راهکار «مالیات بر ربات» چقدر کارایی دارد؟
با وجود دادههای اقتصاددانان و اطمینان کارآفرینان، بعید به نظر میرسد اینها مانع ترس بیشتر نسبت به جایگزینی ماشینهای هوشمند به جای انسان شود. بهویژه با تیتر خبرهایی که کماکان پیشرفتهای هوش مصنوعی و رباتیک را نشان میدهند. به این ترتیب انتظارها از سیاستگذاران برای انجام کارهایی مثل تصویب قانون «مالیات بر ربات» بیشتر میشود تا انسانها در میدان رقابت با فناوری بتوانند در شرایط عادلانهتری برای حفظ شغل خود رقابت کنند. آنقدر که حتی بیل گیتس، همبنیانگذار مایکروسافت با اینکه چندان هم نگرش ضد اتوماسیون و رباتهراسی ندارد، در سال 1396/ 2017 در کنار دیگر مقامات عمومی امریکا همچون بیل دبلازیو، شهردار نیویورک این ایده را مطرح کرد.
واقعیت این است که ایده وضع مالیات بر خرید رباتها، بسیاری از شرکتها را از این کار منصرف میکند. وقتی هم شرکتها به هر حال دلیلی چنین رباتهایی را بخرند، درآمد مالیاتی حاصل از آن میتواند برای کمک به کارگران بیکار شده استفاده شود؛ چه از طریق برنامههای بازآموزی برای آنها یا حتی برای جبران مستقیم خسارت ناشی از بیکارشدنشان. اما در این حالت اینطور فرض شده است که کارگران از رقابت با رباتها باید بترسند. نکته دیگر این است که باید بتوانید تعریفی از ربات ارائه دهید. مثلا میتوانید حتی یک ابزار صفحهمانند ساده که کار مرتبسازی انجام میدهد را هم یک ربات در نظر بگیرید.
رابرت سیمنز با توجه به آنالیز تازه مؤسسه بروکینگز با عنوان «از رباتها مالیات نگیرید» مالیاتبستن بر رباتها را ایدهای اشتباه میداند که پیامدهای منفی برای شرکتها، برای کارگران و در نهایت برای کل اقتصاد خواهد داشت. وی در مقالهای مروری در همین رابطه اشاره کرد که هیچ شواهدی مبنی بر اینکه رباتها در دوران پس از همهگیری کووید-19 به طور مستقیم جایگزین نیروی انسانی بشود، وجود ندارد. او می افزاید: «در واقع، رباتها ممکن است مکمل نیروی کار باشند و منجر به افزایش اشتغال شوند.» باز هم، این دقیقاً همان چیزی است که اقتصاددانان پیشبینی کرده بودند.
پذیرش فناوری، مساوی با ثبات شغلی و افزایش درآمد
البته عملکرد بازار کار در گذشته و حال هیچ تضمینی برای آینده به ما نمیدهد و چه بسا رباتها خطرات بیشتری نسبت به آنچه تا به حال برای کارگران ایجاد کردهاند، ایجاد کنند. اما نمیخواهیم پیشرفت فناوری و راههای افزایش بهرهوری کارگران کند شود، زیرا بهرهوری بیشتر در این است که چطور کارگران بتوانند در درازمدت پول بیشتری به دست آورند. مؤسسه جدید اقتصاد کار این موضوع را بررسی کرده است که «وقتی شرکتها از فناوریهای جدید استفاده میکنند کارگران چطور خود را هماهنگ میکنند؟» جالب است بدانید آنها شواهدی از «بهبود ثبات شغلی، افزایش دستمزد و افزایش درآمد انباشته در پاسخ به پذیرش فناوری دیجیتال» یافتهاند.
شکی نیست که ما در کارها به رباتهای بیشتری نیاز داریم، نه کمتر و با توجه به تضعیف رشد اقتصادی ناشی از پاندمی کووید-19، حالا به بهرهگیری از قابلیتهای هوش مصنوعی بیش از هر زمانی نیاز داریم. بنابراین به جای مانعتراشی بر سر راه پیشرفت فناوری از طریق وضع مالیات و اعمال مقررات بر رباتها، بیایید به کارگران کمک کنیم در دورانی که این پاندمی فروکش میکند با شرایط جدید کار و فناوریهای نو سازگار شوند.
رابرت سیمنز معتقد است استفاده از فناوری، فراتر از افزایش بهرهوری کارکنان از طریق بهکارگیری رباتها و هوش مصنوعی، میتواند به کارگران کمک کند تا شغل خود را حفظ و در آن پیشرفت بیشتری کنند. برای مثال، او اشاره میکند که ابزارهای دادهمحور میتوانند به تطبیق مهارتهای کارگران در یک شغل با مهارتهای مورد نیاز در مشاغلی با درآمد بیشتر کمک کنند. یک سنگتراش و یک جوشکار مهارتهای تقریبا مشابهی دارند، اما درآمد جوشکارها در جایی مثل فلوریدا معمولا 75 درصد بیشتر است. بنابراین پایگاههای دادهای که چنین اطلاعاتی را کشف، ردیابی و منتشر میکند میتواند به کارگران در یافتن مشاغل پردرآمدتر کمک کند. چنین قابلیتهایی به کارگران کمک میکند در این دنیایی پیچیده راه خود را پیدا کنند. اینجا همان جایی است که دولتها باید به آن وارد شوند، نه سیاستهایی که سعی بر مهار چنین تغییرات مثبتی را دارند.
سخن آخر اینکه شکی نیست که میتوانیم کارهای زیادی کنیم تا مانع سپردن مشاغل تکراری به ربات ها شویم و در عوض به آنها در ایجاد شغلهای بیشتر هم کمک نکنیم. اصلا شاید نظر کارگران این باشد که برقراری همه تماس های اسکایپ را خودشان به صورت دستی انجام دهند! هرچند بعید است خدماتدهی اسکایپ با سرعت و کیفیت امروز ادامه یابد!