چندی پیش روزنامه گاردین مقالهای را منتشر کرد که بیش از 70هزار بار به اشتراک گذاشته شد؛ موضوعش بحث داغی را در شبکههای اجتماعی به راه انداخت. خیلیها گفتند بسیار برایشان جالب بوده و برخی دیگر هم ترسیده بودند. چرا؟ چون آن مقاله را یک ربات نوشته بود! ربات جیپیتی-3 (GPT-3) در مقالهاش به خوانندگان گاردین گفت نگران نباشند. او نوشت: «باور کنید هوش مصنوعی انسانها را نابود نمیکند.»
آنچه خواندید ممکن است شبیه پاراگراف اول یک رمان علمی تخیلی به نظر برسد، اما هوش مصنوعی (AI) و روزنامه نگاری رباتیک مدتی است سر و کلهاش در اتاق های خبر دنیا پیدا شده است. در سراسر جهان، صنعت روزنامهنگاری راههای جدیدی برای بهرهگیری از آخرین پیشرفتهای فناوری پیدا کرده و به یافتن شیوههای تازه ادامه میدهد. از فوربس و واشنگتن پست گرفته تا بیبیسی و لسآنجلس تایمز، اکنون بیشتر روزنامهنگاران ضمن کارشان به نحوی از هوش مصنوعی استفاده کرده و به قابلیتهای آن اتکا میکنند.
همانطور که فناوری در حال تسخیر جهان است، به راحتی میتوان فهمید چرا خیلیها از ظهور رباتها میترسند. بهخصوص وقتی اوایل سال جاری صدها خبرنگار و عضو تحریریه شغل خود را در مایکروسافت (و بسیاری از شرکتهای مشابه) به دلیل جایگزین شدنشان با هوش مصنوعی از دست دادند، چنین ترسهایی دلیل واقعی پیدا میکند. اما آیا ظهور رباتهای روزنامهنگار از پایان دوران انسانهای روزنامهنگار خبر میدهد؟
صحبت از شاغلشدن رباتها چرند است
چارلی بکت (Charlie Beckett) مدیر پروژه نظرسنجی هوش مصنوعی در روزنامهنگاری (JournalismAI) میگوید: «من فکر میکنم در عمل و بدون شک در شرایط فعلی، صحبت از اینکه رباتها جای روزنامهنگارها را میگیرند حرف چرندی است زیرا واقعا هیچ رباتی وجود ندارد. تا به حال کسی را ندیدهام که بگوید ما یک روزنامهنگار را با یک نرمافزار یا مجموعهای از الگوریتمها جایگزین میکنیم. علاوه بر اینکه هیچ رباتی وجود ندارد و فقط مشتی الگوریتم است.»
در واقع بسیاری از روزنامه نگارانی که در این نظرسنجی جهانی شرکت کردند، گفتند که اصطلاح هوش مصنوعی برایشان مبهم است. تصور بسیاری از ما از هوش مصنوعی نزدیک است به آنچه در فیلمهایی مثل «ترمیناتور» و «ماتریکس» دیدهایم در حالی که اکنون هوش مصنوعی عمدتا شامل نرمافزارها و الگوریتمهایی است که همه آنها را خودمان ساختهایم و هدایت میکنیم.
این پیشرفتهای فناوری که مدتهاست بخشی از هر اتاق خبری شده نشان میدهد بهکارگیری مسئولانه و دقیق هوش مصنوعی چطور میتواند ابزارها را اصلاح کند، گردش کار روزنامهنگاران را بهبود ببخشد و ظرفیت ایجاد فرصتهای جدید را فراهم کند.
روزنامهنگارها چقدر از هوش مصنوعی استفاده میکنند؟
استفاده از برنامههای رایانهای مانند Otter - که یک سرویس پیادهسازی صدا و تنظیم متن خودکار است و من هم برای نوشتن این مقاله از آن استفاده کردم - بین کسانی که در رسانهها کار میکنند روزبهروز رایجتر میشود.
نیکول کوبی، روزنامهنگار آزاد در حوزه دانش و فناوری است و با رسانههایی همچون وایرد (WIRED)، وایس (Vice) و گاردین (The Guardian) همکاری میکند. او میگوید: «پس از آنکه همکارم که همیشهمتن مصاحبهها و نشستهای خبریام را پیاده میکرد کارش را ترک کرد و خودش بهعنوان روزنامهنگار مشغول کار شد، استفاده از برنامه Otter را شروع کردم. پیادهسازی متنها یا رونویسی با هوش مصنوعی بسیار سریع و ارزان است.»
بستر دیگری که در ایران توسعه یافته و در تحریریه برخی رسانههای فارسیزبان به کارگرفته شده است، پورتال «مرکز هوشمند رسانه» (مهر) محصول شرکت دانش بنیان نیافام است که با تکیه بر قابلیتهای هوش مصنوعی، کار مدیریت و آرشیو انواع عکس، ویدئو و فایلهای صوتی را برای روزنامهنگاران شاغل در رسانهها آسان و در عین حال مؤثر کرده است. روزنامهنگاران در این پورتال با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی میتوانند انواع محصولات رسانهای را برچسبگذاری کنند و با جستوجوی هوشمند در محتوا در سریعترین زمان ممکن به تشخیص اشیا و چهرههای مشهور در آرشیو عکسها و ویدئوها پرداخته یا مرتبطترین محتواها را در آرشیو جستجو کنند و در سریعترین زمان ممکن در اختیار روزنامهنگاران قرار دهد. به این ترتیب برای مثال در این پورتال امکان جستجوی عکسهایی از یک چهره مشهور در میان دهها و صدها هزار عکسی که در آرشیو یک رسانه با قدمت چند دهه ممکن است وجود داشته باشد و پیشتر برچسبگذاری نشده است در چند ثانیه با تکیه بر هوش مصنوعی ممکن میشود.
قابلیت دیگر این پورتال، امکان میکس و مونتاژ کلیپهای خبری با محوریت شخص یا اشخاص بهخصوصی با بهرهگیری از هوش مصنوعی در مرکز هوشمند رسانه (مهر) است. در این حالت تدوینگر با کمک هوش مصنوعی میتواند از میان ساعتها ویدئوی خام که از یک رویداد تهیه شده است، ظرف چند ثانیه بدون نصب هیچ نرمافزار خاصی و با استفاده از برنامهای بر پایه وب، فقط قسمتهایی از ویدئو که فرد یا افراد بهخصوصی لازم است در کلیپ باشند را ظرف چند ثانیه جدا کرده، برش زده و سپس کلیپ را با شرایط مورد نظر تدوینگر در سریعترین زمان ممکن میکس و مونتاژ کند.
این لینک در اینجا میتواند استفاده شود:
گذشته از چنین مثالهای کاربردی جالبی، حتی اگر قابلیتهای رباتهای مولد زبان طبیعی مانند جیپیتی-3 و جمعآوریکنندههای اخبار را هم کنار بگذاریم، به «ژورنالیست استودیو» (Journalist Studio) بهعنوان تازهترین فناوری افزوده شده به اتاقهای خبر فناوریمحور میرسیم. این برنامه در واقع مجموعهای از ابزارهای مبتنی بر فناوری است که گوگل برای خبرنگاران مهیا کرده است.
تیمی که پشت این سرویس گوگل کار کرده است متوجه شد عمده تلاش روزنامهنگاران برای ارائه یک کار باکیفیت تحت تأثیر دو عامل کمبود زمان و منابع انسانی قرار دارد. آنها دو سال با اتاقهای خبر در سراسر جهان همکاری کردند تا راهکارهای فناروانهای برای حل این مسأله پیدا کنند.
با ابزارهایی مانند Pinpoint که به سرعت مقادیر زیادی از فرمتهای مختلف فایل را بررسی میکند، Google News Lab ثابت کرده است محصول برجستهاش، سرمایهگذاری ارزشمند و بسیار کارایی بوده است. به گفته این غول فناوری، Pinpoint تاکنون برای برخی از پروژههای تحقیقاتی بزرگ مفید بوده است. روزنامهنگاران در یو.اس.ای تودی (USA TODAY) از ابزار اسکن دادهها برای تهیه گزارشی درباره قریب به 41هزار مرگ ناشی از کووید-19 در خانههای سالمندان استفاده کردند. گزارش دیگری که تهیهاش با این نرمافزار ممکن شد، فاجعه آزمایش کرونا را در مراکز بازداشت ICE فاش کرد.
چارلی بکت میگوید: «چیزی که میبینیم این است که چنین برنامههایی عمدتا کارهای فرسایشی و بسیار خستهکننده و اغلب در ابعاد بزرگ را انجام میدهند. اکنون باید از خود بپرسیم چرا از یک انسان باید بخواهیم چنان کار طاقتفرسایی را به جای ربات انجام دهد؟»
مجال انجام کارهایی که انسانها خوب از پس آنها برمیآیند
آنچه تا اینجا گفتیم نمونههایی است از اینکه چگونه فناوری میتواند به فعالان دنیای رسانه کمک کند. روزنامهنگاران تجهیز شده به منابع و ابزارهای بیشتر میتوانند زمان و انرژی خود را صرف نقاط قوت اصلی کار خود کنند که دست کم تا به امروز انسانها فقط از پس انجامشان برمیآیند.
بکت میگوید: «نرمافزارها و الگوریتمهای مختلف موجود، زمان انسانها را برای انجام کارهایی که به خوبی انجام میدهند، آزاد میکنند؛ کارهایی مثل خلاق بودن، انتقادپذیر بودن و ایجاد روابط موثر میان افراد.» این به نوبه خود به اتاقهای خبر اجازه میدهد خیلی بیشتر از گذشته بتوانند به سوژههای جذابتر و بیشتری بپردازند. برای مثال، در زمینه روزنامهنگاری تحقیقی گزارشهای شگفتانگیزی دیدهایم که دادههایش با تکیه بر هوش مصنوعی تحلیل شده است. مسلما غیرممکن است حتی گروهی از انسانها بتوانند همه آن دادهها را به صورت دستی بررسی کنند.»
رباتها معجزه نمیکنند!
بکت، که در مورد مسائل روزنامه نگاری اخلاقی و نقش روزنامه نگاری در ایجاد جامعه مدنی نوشته است، در ادامه اشاره میکند که در شرایط کنونی «هوش مصنوعی آن ربات معجزهگری نیست که وارد شود و یک شبه همه مشکلات شما را حل کند. همچون هر ابزار دیگری، کسی باید باشد که استفاده از آن را بداند تا مطمئن شوید همان کاری را میکند که مطلوب شماست.»
فراموش نکنیم حتی آن قطعهای که ادعا میشد یک ربات ساخته است، در واقع زاییده فکر خود رباتها نبوده است. با وجود نگرانیهای ترسناکی که خیلیها دارند، مدل زبان ربات جیپیتی-3 به سادگی همان کاری را که ویراستاران برایش تعیین کرده بودند دنبال میکرد؛ یعنی با حفظ زبان نسبتاً ساده، از ربات خواسته شد متن کوتاهی بنویسد و در آن توضیح دهد «چرا انسانها نباید از هوش مصنوعی بترسند.» سپس به مولد زبان دستور داده شد این متغیرها را هفت مرتبه دیگر دنبال کند. محصول نهایی ربات را روزنامهنگاران بارها اصلاح کردند تا جایی که 90 درصد از محتوای اصلی خود را در فرآیند ویرایش از دست داد.
آلبرت فاکس کان، بنیانگذار پروژه نظارت بر اشتباهات فناوری (S.T.O.P. سرواژه Surveillance Technology Oversight Project’s) این پدیده را با خودروهای خودران مقایسه می کند و میگوید: «بهکارگیری چنین رباتی بسیار شبیه به این است که خودروی در حال حرکت روی کروز کنترل را یک خودروی «خودران» بدانیم! زیرا میتوانید پای خود را از روی گاز بردارید و خودرو کماکان حرکت کند. اما این همه ماجرا نیست. زیرا انسان هنوز کنترل خودرو را در دست دارد، دستش روی فرمان است و مسیر را انتخاب میکند.»
همانطور که کان تأکید میکند، اگر قوای ذهنی و خلاقیتهای حیاتی انسانها نباشد، رسانهها یادداشتی برای انتشار نخواهند داشت. او درباره کار ربات مولد زبان جیتیپی-3 توضیح میدهد: «به سادگی همان کاری را انجام داد که فناوری چند دهه است انجامش میدهد. این ربات به انسانهای نویسنده کمک کرد تا بخشهایی از فرآیند نوشتن را خودکار کنند.»
هر وقت فناوری تازهای میآید، انسانها بهطور طبیعی تمایل به ترس و احتیاط نسبت به آن پدیده ناشناخته دارند. جالب است بدانید خیلیها تصور میکردند وقتی دوچرخه برای اولین بار در قرن نوزدهم به بازار آمد، صنعت اسبسواری در معرض خطر قرار گرفته است. در این حد که خیلیها میگفتند نگرانند با رواج استفاده از دوچرخه مردها بیکفایت و زنها بیبند و بار بشوند! اما حالا میفهمیم نتیجه نگرانیها چه شده است.
فناوری بیطرف نیست؛ میتواند هم خوب باشد، هم بد
البته در سالهای گذشته دیدهایم تکیه بر هوش مصنوعی چطور میتواند نتیجه معکوسی بهدنبال داشته باشد.
جید تیروال (Jade Thirwall) یکی از سه عضو گروه دختر بریتانیایی لیتل میکس (Little Mix) پس از ماجرایی که سال گذشته در جریان استفاده از هوش مصنوعی برای عکسشان اتفاق افتد، در شبکههای اجتماعی پستی منتشر کرد که در آن نوشته بود «بهتر عمل کن!» گزارش اماسان که بازتابهای شخصی جید تیروال در مورد نژادپرستی را به اشتراک میگذاشت، همراه با عکسی از هم گروه او به نام لی-آن پینوک منتشر شد. چیزی که دو خواننده ادعا میکنند مرتبا اتفاق میافتد. او گفت: «این که نمیتوانی دو زن رنگینپوست را از بین چهار عضو یک گروه از هم متمایز کنی، آزرده خاطرم میکند.»
بروز چنین خطایی سبب شد مایکروسافت تقریباً تمام کارکنان تحریریهای که در این وبسایت کار میکردند را هم در بریتانیا و هم در ایالات متحده اخراج کند. این کار به جای اینکه یک انسان داستانها، سرفصلها و تصاویرش را مدیریت کرده باشد، با هوش مصنوعی انجام شده بود. مایکروسافت میگوید این اتفاق نتیجه سوگیری الگوریتمی نیست و حاصل یک ویژگی آزمایشی در سیستم خودکار است. اما این تنها موردی نیست که نژادپرستی در هوش مصنوعی رخنه کرده باشد.
دکتر جیمز زو و دکتر لوندا شیبینگر از دانشگاه استنفورد مینویسند: «هوش مصنوعی میتواند جنسیتی و نژادپرست عمل کند وقتش رسیده است که آن را متعادل کنیم.» آنها به طیفی از خطاها اشاره میکنند که در سرویس ترجمه گوگل به طور خودکار رخ میدهد و مثلا «او گفت» به صورت She said را به «او گفت» به شکل He said در فرم کپی شده تغییر میدهد. یا مثلا برخی میگویند سامانه هوش مصنوعی در دوربینهای نیکون گاهی شکل چشمهای آسیاییها را به چشمکزدن تعبیر میکند. آنها میگویند در فرایند توسعه هوش مصنوعی چگونه است که توجه نسبتا کمی به نحوه جمعآوری، پردازش و سازماندهی دادهها میشود.» در پاسخ به طور خلاصه کارشناسان میگویند مشکل به دادههایی برمیگردد که انسانها در اولین مرحله به برنامههای هوش مصنوعی میدهند و اینجاست که برخی از جمعیتها کمتر و برخی دیگر بیش از حد نشان داده میشوند.
از این رو است که میگوییم فناوری پدیدهای خنثی و بیطرف نیست و میتوان از آن هم به شکل خوب و هم در مسیر بد استفاده کرد. به این ترتیب همچون دنیای واقعی، باید برای رفع چنین مشکلاتی در دنیای هوش مصنوعی فعالانه تلاش کنیم.
شبکههای اجتماعی مردم را توانمند میکند
با همه این حرفها، هوش مصنوعی با ابزارهای مناسب میتواند نیرویی در جهت مثبت باشد. به گفته بکت، اکنون پرسش واقعی این نیست که آیا «رباتها» همه مشاغل تهیهکنندگان و ارائهدهندگان اخبار را به عهده خواهند گرفت یا خیر. بلکه چالش اساسی این است که چگونه این پیشرفتهای فناوری میتواند از ارزشهای اصلی روزنامهنگاری حمایت کند و آنها را ارتقا دهد. ارزشهایی مثل حقیقت، دقت، عینیت، بیطرفی، پاسخگویی عمومی و همچنین بازتاب تهدیدهای واقعی.
«اگر من روزنامه نگاری هستم که در اتاق خبر نشستهام، چیزی که باعث نگرانی من در مورد از دست دادن شغلم میشود، مسأله کاهش انتشار تبلیغات در رسانههاست. بخش مهمی از صحنه این رقابت اکنون به فیسبوک و تیکتاک سپرده شده است. واقعیت این است که مردم اکنون نسبت به روزنامهنگاری بسیار بیتفاوت هستند. آنها فهمیدهاند روزنامهنگاری به شکل فعلی بسیار محدود و کسالتبار است و آن طور که باید جذاب نیست. اینها دلایلی است که ممکن است باعث شود شغلم را از دست بدهم. نه اینکه رباتی قرار است وارد شود و بهتر از آنچه من مینویسم بتواند بنویسد!»
منبع: journoresources.org.uk