تحقیق در مورد پروندهها، تهیه پیشنویسها خلاصه دعاوی و مشاوره به مراجعان؛ این معمولیترین برنامه کاری روزانه یک وکیل است. با اینکه فناوری مدتی است در حاشیه حرفه وکالت کارهایی میکند، تصور این که چنین کارهای پیچیدهای را بتوان به یک ربات سپرد همچنان دشوار است.
همین وظایف پیچیده و شخصی وکلا سبب شده بود تکنولوژیستها تا همین چندی پیش، شغل آنها را در فهرست مشاغلی قرار دهند که به نظر میرسید از آینده پیشرفتهای رباتیک و هوش مصنوعی به کلی در امان میمانند.
با این حال اخیرا در جریان یک همکاری تحقیقاتی برای تجزیه و تحلیل خلاصه دعاوی با استفاده از شاخهای از هوش مصنوعی موسوم به «یادگیری ماشین» به روشنی دریافتیم مشاغل وکلا خیلی کمتر از آنچه فکر میکردیم از تأثیرات هوش مصنوعی میتواند در امان بماند. بهنظر میرسد برای تغییر اساسی در این شغل نیازی به سپردن وظایف کامل وکلا به سامانههای اتوماسیون نیست و فقط کافی است بخشی از وظایف آنها را هوش مصنوعی بهصورت خودکار انجام دهد.
چنین اتفاقی ممکن است برای وکلای فردا خبر بدی باشد؛ اما برای مراجعان آینده آنها – بهویژه برای آنهایی که در استفاده از خدمات حقوقی مشکل دارند - تحول بسیار خوبی خواهد بود.
متخصصان بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه توسعه هوش مصنوعی و از جمله مهندسان شرکت دانشبنیان نیافام در ایران اکنون در حال بررسی ظرفیتهای پلتفرم هوشمند خود برای ارائه خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی به وکلا هستیم تا بتوانند موثرتر، با هزینه کمتر و با کیفیت بهتری خدمات خود را به مراجعانشان ارائه دهند. اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا تحقیقات مهندسان مجموعهای نظیر نیافام در زمینه توسعه هوش مصنوعی در دنیای وکالت به معنی تلاش آنها برای بیکارکردن وکلاست؟!
فناوری میتواند پیشبینی ناپذیر باشد
در جریان پروژه تحقیقاتیای که ما با دانشمندان حوزه رایانه و زبان شناسان در MITER (یک موسسه غیرانتفاعی با بودجه فدرال که به تحقیق و توسعه اختصاص داده شده است) همکاری کردیم، کار ما واقعا به معنای اتوماسیون نبود. ما فقط به عنوان اساتید حقوق سعی میکردیم ویژگیهای متنی خلاصه دعاوی حقوقی موفق و ناموفق را شناسایی کنیم.
ما قسمت کوچکی از خلاصه دعاوی حقوقی و آرای قضات را گردآوری و متن را برای تجزیه و تحلیل پردازش کردیم.
یکی از اولین چیزهایی که یاد گرفتیم این بود که پیشبینی اینکه کدام کارها را به راحتی میتوان به اتوماسیون سپرد، خیلی دشوار است. برای مثال، در مورد استنادها در متن خلاصه دعوی، برای انسان کار بسیار آسانی است که بقیه متن را انتخاب و جدا کند. اما این کار آسانی برای نرمافزارهای یادگیری ماشین نیست. زیرا آنها در میان انبوه گیومهها و نقطهگذاریها در ابتدا و انتهای استنادها و نقل قولها دچار مشکل میشوند.
مانند باکسهای کپچا (Captcha) که از شما میخواهند در وبسایتها تکمیلشان کنید تا ثابت کنید ربات نیستید. زیرا انسان به راحتی میتواند وجود یک تیر برق را در عکس تشخیص دهد، اما ربات با تمام نویزهایی که در تصویر پس زمینه وجود دارد در تشخیص تیر برق گیج میشود.
یک میانبر فناورانه
وقتی متوجه شدیم چطور میتوانیم استنادها و نقل قولها را شناسایی کنیم، ناخواسته به روشی برای اتوماسیون یکی از چالش برانگیزترین و وقتگیرترین جنبههای کار حقوقی دست یافتیم و آن «تحقیقات حقوقی» بود.
دانشمندان MITER برای ایجاد شبکههای بصری از استنادات قانونی از روشی به نام «تجزیه و تحلیل نمودار» استفاده کردند. تجزیه و تحلیل نمودار به ما امکان میدهد تا پیشبینی کنیم که آیا یک خلاصه دعوی بر اساس میزان عملکرد خوب سایر خلاصههای دعاوی در صورت وجود یک استناد خاص در دادگاه «برنده» خواهد شد یا خیر.
اما بعداً متوجه شدیم که این روند میتواند معکوس شود. اگر شما یک وکیل بودید که به دعوی طرف مقابل پاسخ میداد، معمولاً باید موارد مناسب برای استناد را با استفاده از یک پایگاه داده گرانقیمت با زحمت زیاد جستجو میکردید. اما تحقیقات ما نشان داد که میتوانیم یک پایگاه داده با نرمافزاری بسازیم که بهترین موارد برای استنادات را در اختیار وکلا قرار دهد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خلاصه دعوی طرف مقابل را در اختیار دستگاه قرار دهید.
البته ما هنوز ماشین میانبر تحقیقاتیمان را نساختهایم. در واقع به انبوهی از خلاصه دعاوی وکلا و آرای قضایی نیاز داریم تا دستگاه مفیدی را بتوانیم بسازیم و محققانی مانند ما دسترسی رایگان به دادههای اینچنینی ندارند. اما همین نشان میدهد که فناوری چطور میتواند هر عمل وقتگیری برای انسان را به کاری تبدیل کند که با فشردن یک دکمه بتواند سنگینترین بارها را جابهجا کند.
تاریخچه اتوماسیون جزئی
خودکارسازی بخشهای دشوار یک شغل میتواند تحول بزرگی را برای شاغلان و همینطور مخاطبان آن شغل ایجاد کند.
برای مثال، جرثقیل هیدرولیک یا لیفتراک را در نظر بگیرید. با این که امروزه مردم اپراتوری جرثقیل را نوعی کار دستی میپندارند، این ماشینهای قدرتمند در ابتدا بهعنوان وسایل کارراهاندازی معرفی شدند که جایگزین نیروی انسانی در جابهجایی اجسام سنگین بودند.
البته بالابرها و جرثقیلها جایگزین افراد شاغل نشدند. اما شبیه به خودکارکردن روند تحقیقات حقوقی، ماشینهای قدرتمند میزان کاری را که یک نفر میتواند در واحد زمان انجام دهد چند برابر کردند.
مثال دیگر اتوماسیون جزئی، چرخ خیاطی در اوایل قرن بیستم است. در دهه 1910 میلادی، زنانی که در کارخانههای نساجی کار میکردند دیگر مسئولیت خیاطی با یک ماشین را نداشتند و در عوض با یک دستگاه صنعتی کار میکردند که 12 سوزن داشت و 4000 کوک در دقیقه میزد. چنان ماشینهایی میتوانستند تمام کارهای پر سر و صدای دوخت و دوز مانند دوختن درزها و حتی دوختن «گلدوزی لباس زیر سفید» را خودکار انجام دهند. چنان خیاطهایی مانند خلبان هواپیمایی که با سامانه خلبان خودکار پرواز میکند، آنقدر که مشغول نظارت بر دستگاه خیاطی برای انجام بدون مشکل کارها بودند واقعا خودشان خیاطی نمیکردند.
آیا چنین تحولی برای کارگران بد بود؟ شاید تا حدودی، اما برای مصرفکنندگان یک مزیت بود. در سال 1912 میلادی، زنانی که فهرست سفارشات پستی سیرز (Sears) را مرور میکردند، میتوانستند بین کمدهایی با تزئینات اعلای دست دوز و یک گزینه بسیار ارزانتر یعنی تزئینات ماشیندوزیشده، حق انتخاب داشته باشند.
اتوماسیون میتواند به کاهش هزینه خدمات حقوقی کمک کند و برای بسیاری از افرادی که قادر به پرداخت هزینههای وکالت نیستند، دسترسی بیشتری ایجاد کند.
خودت وکیل خودت باش!
پیشرفتهای فناورانه دهههای اخیر در دیگر بخشهای اقتصاد، به بسیاری از شرکتها این امکان را داده است که کار را از کارگران حقوق بگیر خود بگیرند و بر عهده مشتریان خود بگذارند.
برای مثال، فناوری صفحه لمسی، خطوط هوایی را قادر به نصب کیوسکهای پذیرش مسافران در فرودگاهها کرده است. این روزها چنین کیوسکهایی تقریباً همه جا دیده میشوند؛ از پارکینگها و پمپبنزینها و فروشگاهها گرفته تا حتی در رستوران های فست فود.
از یک نظر چنین کیوسکهایی کار بدون دستمزد مصرفکنندگان را جایگزین کار با دستمزد کارکنان میکنند. اما فرض در نظر گرفته شده در چنین استدلالی این است که همه میتوانند به محصولات یا خدماتی که یک کارمند ارائه میدهند، دسترسی پیدا کنند.
در زمینه خدمات حقوقی، بسیاری از افرادی که نمیتوانند از عهده مخارج وکیل برآیند، اکنون بهکلی بیخیال روز دادگاه خود شدهاند یا به تنهایی به دعاوی حقوقی خود رسیدگی میکنند که همانطور که انتظار میرود معمولا نتایج بدی میگیرند. اگر اتوماسیون جزئی به این معنی باشد که وکیل دادگستری که معمولا تحت فشار زیادی قرار دارد، با بهرهگیری از فناوری حالا وقت داشته باشد که پروندههای مراجعان بیشتری را بررسی کند یا مراجعان با تکیه بر فناوریهای نو بتوانند از عهده مخارج استخدام وکیل بربیایند، این تحول به نفع همه خواهد بود.
علاوه بر این، خدمات حقوقی مجهز به فناوری میتواند به مراجعان کمک کند تا کار خود را بهتر انجام دهند. برای مثال، دادگاه منطقهای فدرال در ایالت میزوری اکنون پلتفرمی را برای کمک به افرادی آماده کرده است که در آستانه ورشکستگی قرار دارند. به این شکل که به تنهایی کار حقوقیشان را انجام دهند یا یک جلسه 30 دقیقهای رایگان با وکیل داشته باشند. از آنجا که این پلتفرم امکان شروع ارائه چنین خدماتی را ممکن میکند، هم وکیل و هم مراجع میتوانند از این بازه زمانی 30 دقیقهای بهتر استفاده کنند.
ممکن است خدمات بیشتری هم برای مراجعان در راه باشد. این روزها استارتآپهای زیادی در حال تلاش برای خودکارسازی انواع مختلف کارهای حقوقی و قانونی هستند. بنابراین با اینکه دستگاه میانبر تحقیق ما هنوز ساخته نشده است، ابزارهای قدرتمندی مانند آن ممکن است دور از دسترس نباشد.
اما سرنوشت شغل وکلا چه میشود؟ آنها هم مانند کارگران کارخانه و نساجی که به ابزارهای برقی جدید مجهز شدند، ممکن است از آنها انتظار برود در زمان موجود کارهای بیشتری انجام دهند. اما باید کمتر در معرض کارهای سخت و فرسایشی قرار بگیرند. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی حتی ممکن است آنها را از خیر ملاقات با مراجعانشان رها کند.